1396/1/12
یکی از نگرانی های عمده فرزندان، نحوه ی ارزیابی پدران و مادران از عملکرد آنها می باشد. حتی در مواردی که به نظر والدین، با نوجوان بی تفاوت! یا بی خیالی! مواجه هستند، این موضوع قابل مشاهده است. یعنی ممکن است که نوجوان اظهار بی توجهی به این ارزیابی داشته باشد، اما در عمل با کمی دقت و حوصله، شاهد وجود این نگرانی در روحیات او هستیم. اگر ما نسبت به عکس العمل های خود درباره عملکرد فرزندمان کمی دقت کنیم، می توانیم تداوم عمل یا بهبود و یا برعکس آن را انتظار داشته باشیم. می توان عملکرد فرزند را به تابلوی پازلی شبیه کرد که یک قطعه ی مهم این تابلو را، نظرات و عکس العمل های ما تشکیل می دهد. چه بسا فرزندانی که با نگاه صحیح پدران و مادران، اعتماد به نفسی پیدا نموده اند که با وجود استعداد متوسط، کارهای بسیار مهمی را انجام داده اند و در نقطه ی مقابل، فرزندان با استعدادهای بالا که به خاطر همین موضوع، به شخصی ناتوان تبدیل شده اند. از این رو، توجه به این مطلب بسیار ضروری به نظر می رسد. ما چگونه می توانیم با نظرات و عکس العمل های خود، سطح عملکرد فرزندمان را ارتقاء ببخشیم؟ در پاسخ به این سوال به بایدها و نبایدهایی اشاره می کنیم.
شاید بتوان گفت که گام ابتدایی در این مسیر، تمرکز بر تلاش گرایی به جای نتیجه گرایی است. نگاه خود را به تلاش فرزندمان بیاندازیم تا نتیجه ای که از این تلاش گرفته! این نگاه سبب می شود که نوجوان ما به سمت نهادینه کردن تلاشگری در خود پیش برود. باید بدانیم که اکثریت افراد موفق، از هوش و استعداد خاص برخوردار نیستند بلکه، تلاش و پشت کار آن ها سبب پیشرفت آنها شده است.
بدون شک، کسی که در یک مسیر تلاش خود را دارد، یا به نتیجه ای قابل قبول خواهد رسید و یا متوجه نیازها و تواناییهای واقعی خود، خواهد شد. البته در این راستا، باید همواره سعی در منطقی نمودن توقعات و اهداف فرزندانمان داشته باشیم. مقایسه های بی پایه، اهداف دست نیافتنی برای فرزندمان تولید می کند تا جایی که هر گونه تلاشی را نوعی اتلاف وقت برای خود می داند و عملا با ناتوانی برخلاف واقع خود کنار می آید. با موارد زیادی برخورد کرده ایم که از مقایسه عملکرد خود -توسط والدینشان- با بستگان و دوستان رنج می برند. بعضی به اشتباه و با هدف انگیزه سازی و رقابت اقدام به چنین مقایسه هایی می کنند. حسادت، کاهش عزت نفس، بی اثر شدن ارتباطات، نادیده ماندن تلاش ها و ... نتایجی است که نادیده گرفتن اثرات سوء آن، حتی در موارد نادری که به زعم خود سبب پیشرفت نوجوان شده اند، غیرممکن می باشد.
از دیگر مواردی که با به آن اشاره می کنیم آفت کمال طلبی در عملکرد است که قبلا به آن اشاره نموده ایم( مطالعه این مطلب پیشنهاد میشود). آیا فقط به فکر نمره 20 هستید؟! یا در برخورد با نمره 18 فرزندمان به او می گوییم که: « یه ذره بیشتر خونده بودی 20 میشدی!». اینها همه نشانه هایی از این موضوع است که خود باعث افزایش اضطراب در فرزندان خواهد شد.